پروردگارا !
مرا مدد کن تا دانش اندکم
نه نردبانی باشد برای فزونی غرور و تکبر
و نه حلقه ای برای اسارت
و نه دستمایه ای برای تجارت ،
بلکه گامی باشد برای انسانیت و متفاوت ساختن زندگی خود و دیگران
-
--
---
----
-----
------
-------
--------
----------
-----------
------------
-----------
----------
---------
--------
-------
-----
----
---
--
-
--
---
----
-----
------
-------
--------
---------
----------
-----------
------------
-----------
----------
---------
-------
------
-----
----
---
--
-
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
روایت است ازانس ابن مالک که پیامبر روزی در مسجد نشسته بودکه ناگاه مردی از عرب وارد شد وبرآن حضرت سلام کردوحضرت جوابش رادادندوفرمودند ازکجا می آیی؟عرض کرداز راه دور می آیم وچندین سوال دارم وجواب آن را از شما می خواهم.حضرت فرمودند بپرس تا جواب بشنوی:
1.عرض کرد می خواهم داناترین مردم باشم" فرمود:ازخدا بترس
تاجری پسرش را برای آموختن «راز خوشبختی» نزد خردمندی فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که.......
با توجه به این که طبق گفته رییس جدید سازمان ملی جوانان، قرار است اخذ گواهینامه تخصصی ازدواج برای پسران اجباری شود و دخترها تنها اجازه بله گفتن به کسانی را داشته باشند که دوره سه ماهه مهارت های ازدواج را گذرانده باشد.
از این روی، یک عدد آزمون اختصاصی طراحی کرده ایم تا در پایان دوره ، جوانان را با آن محک بزنند و گواهینامه ازدواج را به کسانی بدهند که در پاسخگویی امتیاز خوبی کسب کرده باشند.
* در جاده زندگی مشترک، هر یک از تابلوهای زیر به چه مفهومی اشاره دارند؟
الف. فرمان زندگی را از همان اول، خودت به دست بگیر
ب. اگر پرسپولیسی هستی آن گاه همسرت نباید استقلالی باشد
دررویاهایم دیدم که با خداگفتگو می کنم! خدا پرسید:پس تو میخواهی با من گفتگو کنی؟من در پاسخش گفتم اگر وقت دارید! خدا خندید وگفت:وقت من بی نهایت است در ذهنت چیست که میخواهی ازمن بپرسی؟ پرسیدم چه چیز بشرشما را سخت متعجب می کند؟ خدا پاسخ داد کودکی شان!!!! اینکه آنها ازکودکی شان خسته می شوند وعجله دارند زود بزرگ شوندوپس مدت ها آرزو می کنند که کودک باشند. اینکه سلامتی شان را ازدست می دهندتا پول بدست آورند وبعدپولشان را از دست می دهند تا سلامتی شان را بدست آورند. اینکه با اضطراب به آینده نگاه می کنندوحال را فراموش می کنندوبنابراین نه در حال زندگی می کنند ونه در آینده. اینکه آنها به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگزنمی میرندوبه گونه ای می میرندکه گویی هرگز زندگی نکرده اند.
روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت.
در راه به عبادتگاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد.
حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
در این هنگام جوانی که به انجام کار های زشت مشهور بود از آنجا گذشت.
وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت : خدایا ! من از کردار زشت خویش شرمنده ام، اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند چه کنم ؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مریز.
اما هنگامی که چشم عابد به جوان افتاد سر بر آسمان برداشت و گفت : خدایا مرا در قیامت با این جوان محشور مکن.
در این هنگام خداوند بر پیامبرش وحی فرستاد که به این عابد بگو ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور
نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه، اهل بهشت شد و تو، به دلیل غرور و خود بینی اهل دوزخی
روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ...
محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .
زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید
روزی اسب کشاورزی داخل چاه افتاد . حیوان بیچاره ساعت ها به طور ترحم انگیزی ناله می کرد. بالاخره کشاورز فکری به ذهنش رسید . او پیش خود فکر کرد که اسب خیلی پیر شده و چاه هم در هر صورت باید پر شود . او همسایه ها را صدا زد و از آنها درخواست کمک کرد . آن ها با بیل در چاه سنگ و گل ریختند.اسب ابتدا کمی ناله کرد ، اما پس از مدتی ساکت شد و این سکوت او به شدت همه را متعجب کرد . آنها باز هم روی او گل ریختند . کشاورز نگاهی به داخل چاه انداخت و ناگهان صحنه ای دید که او را به شدت متحیر کرد.با هر تکه گل که روی سر اسب ریخته می شد اسب تکانی به خود می داد ، گل را پا یین می ریخت و یک قدم بالا می آمد همین طور که روی او گل می ریختند ناگهان اسب به لبه چاه رسید و بیرون آمد .
زندگی در حال ریختن گل و لای برروی شماست . تنها راه رها یی این است که آنها را کنار بزنید و یک قدم بالا بیایید. هریک از مشکلات ما به منزله سنگی است که می توانیم از آن به عنوان پله ای برای بالا آمدن استفاده کنیم با این روش می توانیم از درون عمیقترین چاه ها بیرون بیاییم .
بـراى آن کـه بـدانـیـد مـیـزان مـحـبـوبیت شما بین دوستان و خانواده چقدر است به سئوالات زیر پـاسـخ دهـیـد. سپس جواب خود را (بله ـ خیر) با پاسخ هاى صحیح تست که به توسط یکى از اساتید روانشناس دانشگاه ارائه شده تطبیق نمایید.
بـراى هـر پـاسـخ صحیح یک امتیاز منظور کنید، هر قدر پاسخ هاى شما بیشتر منطبق با پاسخ هاى صحیح ذیل باشد، بیشتر مورد قبول دیگران هستند. از امتیاز ۱۷ به بالا خوب و کمتر از آن نامطلوب است؛ که باید در این صورت در رفتار خود با دیگران تجدید نظر نمایید......
خجالت، یکی از ویژگی هایی است که گاهی خوب و پسندیده است و گاهی هم به شدت دردسرساز شده و حتی مانع پیشرفت می شود.
به گزارش بانکی دات آی آر، محل کار از جمله جاهایی است که خجالت کشیدن و کم رویی نه تنها مورد قبول نیست بلکه در بسیاری از موارد مانع پیشرفت هم می شود.
در گزارش پیش رو، از روش هایی خواهیم گفت که می تواند به شما در کنار گذاشتن کم رویی و رفع مشکل خجالت کشیدن بیجا کمک کند.
1. برای گفتگوهای خود نقشه راه ترسیم کنید
برناردو کاردوچی، روانشناس می گوید، صحبت کردن با غریبه ها شامل 5 مرحله ورود، مقدمه، انتخاب موضوع بحث، کشف زمینه ها و نظرات مشترک و تمام کردن بحث می شود.
همین 5 مرحله می تواند نقشه راه شما برای آغاز و تداوم گفت و گوی شما با دیگران باشد.
2. سعی کنید با همه گرم بگیرید
کاردوچی می گوید نیازی نیست حتما مکالمه طولانی داشته باشید و به جای آن سعی کنید که با همه افراد صحبتی کوتاه داشته باشید. اصلا سعی نکنید که خود را برای ادامه مکالمه تحت فشار قرار دهید و همین که بتوانید اعتماد به نفس صحبت کردن با افراد مختلف را پیدا کنید، گام مهمی در رفع مشکل کمرویی خود برداشته اید.
3. اظهار نظر کنید
نیازی نیست برای صحبت یا اظهار نظر در مورد موضوع یا مسئله ای خاص اطلاعات جزئی یا کاملا دقیقی داشته باشید، چراکه در بسیاری از گفت و گو ها اصلا احتیاجی به نظر کارشناسی نیست.
البته داشتن اطلاعات به شدت مورد تایید است، اما اگر اطلاعاتتان فقط در حد اظهار نظر نیز باشد، کافیست. پس تلاش برای اظهار نظر در موضوعات مختلف را فراموش نکنید.
4. دست یافتنی باشید
سعی کنید با اطرافیانتان طوری رفتار کنید که آنها احساس خوشایند و مثبتی نسبت به شما داشته باشند. در این میان زبان بدن (body language) نقش مهمی در برقراری این ارتباط دارد.
میمیک چهره شما می تواند طوری باشد که دیگران را به خود جذب یا از خود دفع کنید و به این ترتیب می تو انید با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنید و از کم رویی نجات پیدا کنید.
5. در جمع صحبت کنید
یکی از مهمترین کارهایی که شما می توانید برای رفع مشکل کم رویی خود انجام دهید این است که سخنرانی و صحبت در جمع را امتحان کنید.
در ابتدا این کار سخت به نظر می رسد، اما به امتحانش می ارزد. با یکبار امتحان کردن این روش خواهید دید که تا چه حد اعتماد به نفس شما برای برقراری ارتباط با دیگران بیشتر شده است.
6. شوخی و خنده را فراموش نکنید
شوخی کردن و خندیدن نقش بسیار مهمی در موفقیت شما هنگام برقراری ارتباط با دیگران و نیز در کاهش کم رویی شما دارد.
اگر به خود این اعتماد به نفس را بدهید که می توانید با خنده و شوخی حضور پررنگ تری در جمع داشته باشید، خواهید دید که نتایج خوبی به دست می آورید.
7. فراموش نکنید که دیگران به شما نیاز دارند
هنگامی که می خواهید برای دیگران صحبت کنید، حتما به یاد داشته باشید که این دیگران هستند که در چنین شرایطی به شما نیاز دارند و در انتظار شنیدن صحبت های شما هستند. با این تفکر اگر خجالت تان کاملا از بین نرود، دست کم کاهش پیدا خواهد کرد.
8. نه گفتن را بیاموزید
سعی کنید اگر با چیزی در محل کار مخالف هستید یا مسئله ای شما را آزار می دهد، حتما مخالفت خود را نسبت به آن ابراز کنید. نه گفتن در ابتدا به شدت برای کسانی که عادت به مخالفت ندارند، سخت می نماید اما از بهترین راه های درمان کم رویی به شمار می رود.
9. نترسید
از رئیس و مافوق خود نترسید. اگر نسبت به او احساس کوچکی بیش از حد داشته باشید، زمینه لازم برای عدم بازدهی، خجالت زدگی و پس رفت را برای خود فراهم کرده اید.
سعی کنید ضمن احترامی که برای مدیر خود قائل هستید، با او برخوردی صمیمانه داشته باشید؛ یعنی هم حریم ها را حفظ کنید و هم خجالت نکشید.
اگر شخصیت افراد را بر اساس مزاجها تنظیم کرده و زندگی با فهم مزاجها همراه باشد، نتایج بسیار خوبی را به همراه خواهد داشت.
دکتر حمیدالله افراسیابیان در چهارمین همایش طب اسلامی و سنتی که در ارومیه برگزار شد، اظهار
کرد: طب سنتی، طب بسیار عمیق و عظیمی بوده که در آن شناخت انسانها براساس طبیعت یا مزاج آنان صورت می پذیرد.
وی به عوامل استقبال مردم از طب سنتی اشاره کرد و افزود: ......
در یک شهربازی پسرکی سیاهپوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود.بادکنک فروش یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدینوسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد.سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد و بعد ازآن یک بادکنک سفید را رها کرد.بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند. پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود.تا این که پس از لحظاتی پرسید:آقا! اگر بادکنک سیاه را رها می کردید بالاتر می رفت؟مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و گفت : " آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد."
حضرت محمد(ص) مي فرمايند : "فرزندان خود را به نام هاي نيك خطاب كنيد"آن چه مي گوييم در حقيقت فكري است كه بيان مي شود. كلمه ها و انديشه ها داراي امواجي نيرومند هستند كه به زندگي و امورمان شكل مي دهند.
من و تو، ما و شما به طور حتم مي توانيم با استفاده از كلمه ها و اصطلاح هاي مثبت در سطي وسيع انرژي مثبت را بين همه پخش كنيم.
امروزه ثابت شده كه كلمات منفي نيروي منفي به سمت شخص مي فرستند و او را به سمت منفي و بيماري سوق مي دهند! به طور مثال وقتي به ما مي گويند خسته نباشي دراصل خستگي را به يادمان مي آورند و ناخودآگاه احساس خستگي مي كنيم (با خودتان امتحان كنيد) اما اگر به جاي آن از يك عبارت مثبت استفاده شود نه تنها نيروي ازدست رفته، ترميم و خستگي جسم را از بين مي برد بلكه نيروي مثبت و سازنده اي را به افراد هديه مي دهيم.
براي مثال:....
سلام بر دوستان وعزیزانی که بر بنده ی حقیرمنت گذاشته و به وبلاگ من سرمیزنند.لطفا به سوالی که درزیرپرسیده می شودپاسخ داده وجوابتان را در قسمت نظرات بنویسدبا تشکراز حضور گرمتان.
سوال:مفهوم حجاب را چه میدانید؟دفع نامحرم یا جذب نامحرم؟واینکه حجاب خانم اورا به والایی می رساند یا پستی؟
فرزندان ما آینههایی هستند که میتوانیم خود واقعیمان را در آنها ببینیم. هراندازه روح ما بزرگتر و صفات نیکمان بیشتر باشد، از دیدن تصویر خود در آین آینه، لذت بیشتری خواهیم برد. پس مراقبتهای قبل از بارداری شامل خودسازی والدین و تزکیه روحشان از صفات رذیله است، تا از انتقال آنها به فرزندانشان جلوگیری شود. در مورد مسائل جسمی نیز، وضع به همین منوال است. مراقبت لازم از نظر جسمی، والدین را به سلامتی کامل رسانده و منجر به تولد کودکی سالم و قوی میگردد.
اجتناب از گناه، خلوت بیشتر با خدا، افزودن بر حجم عبادات، دور بودن از هیجانات و اضطرابها و کم کردن حجم کارهای دنیوی میتواند روح والدین را به سطحی از آرامش و شادی مطلوب برای انعقاد نطفه برساند.
یکی از مهمترین اقدامات قبل از بارداری،پرهیز از لقمه حرام است که تأثیرات آن به آسانی از بین نخواهد رفت. باید بدانیم مالی که خمسش پرداخت نشده باشد نیز، مالی مخلوط به حرام است و انعقاد نطفه با آن خطرناک. برای رفع آثار لقمههای حرامیکه در جایی خوردیم باید رد مظالم به همان میزان پرداخت کنیم. اگر از مالی استفاده کردیم که خمسش پرداخت نشده بود، باید خمس آن را بپردازیم. و یا اگر از مال شبهه ناکی خوردیم، صدقه میتواند آثار مخرب آن را از بین ببرد.
3- مردان خوب و خوش قیافه به جنس موافق تمایل دارند.
4- مردان خوب، خوش قیافه و علاقمند به جنس مخالف، متاهل هستند.
5- مردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی خوبند، پولدار نیستند.
6- مـردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی پولدار و خوبند، تصور می کنـنـد خانمها بـه دنبال مال آنها هستند.
7- مردان خوش قیافه و بی پول، بدنبال پول خانمها هستند.
8- مردان خـوش قـیافه، که آنچنان خوب نیستند و تا حدی به جنس مخالف علاقمندند، تصور نمیکنند که خانمها به اندازه کافی زیبا هستند.
9- مردانی که تصور می کـنـنـد خانمها زیـبـا هستـند، به جنس مخالف علاقمندند، تا حدی خوش قیافه و پولدار هستند، آدمهایی ترسو و بزدل میباشند.
10- مردانی که تا حدی خوش قیافه هستند، تاحـدی خـوب هستند، مقداری پول دارند و سپاسگزار خدا هستند، به جنس مخالف علاقمندند، خجالتی هسـتند، و هرگز اولین قدم را برنمی دارند ( برای آشنایی پیش قدم نمی شوند).
11- مردانی که هرگز قدم اول را برنمیدارند، زمانی که خانمها پیش قدم می شـوند، اتوماتیک وار علاقه را در خانمها از بین میبرند
شرکت نوین گام برتر(پیمانکاری خوش نمک) مجری عملیات کلیه کارهای زیرسازی محوطه ایزوگام" قیرگونی"وآسفالت خیابان وپشت بام وسرویس های کلیه ساختمان های مسکونی و تجاری را برعهده دارد.
قابل ذکراست که مدیریت این پیمانکاری برعهده ی شخصی به نام تاریوردی خوش نمک که حدود25سال سابقه ی کاری در کلان شهر تهران را دراین زمینه داراست می باشد.
شماره های تماس با این پیمانکاری:
09123147518
09186004944
هدف من از معرفی این پیمانکاری کمک به عزیزانی است که در این زمینه به کادری مجرب و قابل اطمینان را نیازمندند می باشد.
التماس به خدا عزت است ، که اگر برآورده شود حاجت و اگر برآورده نشود حکمت است ! التماس به خلق خدا خفت است که اگر بر آورده شود منت است و اگر برآورده نشود ذلت است !
در یک شهربازی پسرکی سیاهپوست به مرد بادکنک فروشی نگاه می کرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود.بادکنک فروش یک بادکنک قرمز را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدینوسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد.سپس بادکنک آبی و همینطور یک بادکنک زرد و بعد ازآن یک بادکنک سفید را رها کرد.بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند. پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود.تا این که پس از لحظاتی پرسید:آقا! اگر بادکنک سیاه را رها می کردید بالاتر می رفت؟مرد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرک زد و با دندان نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و گفت : " آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون خود بادکنک قرار دارد."
تفاوت آدم ها در ظاهر آنها نیست! تفاوت آدمها در درون آنهاست، در تفکر آنهاست!
حقیقت امر ان است که ازدواج چیزی نیست که بخواهید به خاطر انگیزه های آنی وارد آن گردید ممکن است شما دیوانه وار همدیگر ار دوست داشته باشید اما اگر همسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد…
۱- مطمئن گردید که فرد مناسبی را بگزیده اید: واضح است نه اما حقیقت امر آن است که ازدواج چیزی نیست که بخواهید به خاطر انگیزه های انی وارد آن گردید ممکن است شما دیوانه وار هدیگر ار دوست داشته باشید اما اگر همسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد و یا انکه ارزشهای شما با ارزشهای همسرتان متفاوت باشد اگر در مورد فردی که می خواهید با وی ازدواج کنید تردید دارید بهتر است بیشتر درباره آن بیاندیشید.
۲- مطمئن شوید هر دوی شما امادگی دارید: پیش از آنکه پیشنهاد ازدواج دهید درباره آن که در زندگی به دنبال چه اهدافی می باشید حتی اهداف ۵۰ سال آینده خود با یکدیگر صحبت کنید هر چه بیشتر با یکدیگر در مورد آن چه برای شما حائز اهمیت می باشد گفتگو کنید بیشتر متوجه آن می گردید که آیا با یکدیگر تفاهم دارید یا خیر. همچنین باید از لحاظ مالی آمادگی داشته باشید اگر شما قادر نیستید که مخارج خود را تامین کنید بهتر است نامزدی خود را به تعویق بیاندازید.
۳- از پدر و مادر وی اجازه بگیرید: شما ابتدا باید بدانید که آیا اگر پیش از ازدواج با پدر و مادر وی مشورت کرده و اجازه بخواهید انها را خشنود می سازد یا خیر.این نکته شاید عجیب به نظر آید اما شما که نمی خواهید پدر زن و مادر همسر آینده خود را برنجانید؟ این عمل برای آنکه دلشان را بدست بیاورید بسیار موثر خواهد بود.
۴- بطریقی پیشنهاد بدهید که خوشایند وی باشد: به پیشنهاد ازدواج همچون یک هدیه به بانوی زندگی خود بنگرید ان را بطریقی طرح ریزی کنید که باب میل و سلیقه وی بوده و مطابق با شخصیتش باشد ایا وی رومانتیک است و یا اهل تفریح و شوخ طبعی؟ ایا میل دارد بطور محرمانه از وی خواستگاری کنید و یا روی دیوار در خواست خود را بنویسید؟
۵- درباره هدیه دادن به وی تصمیم بگیرید: برای دختر ها و زنان هیچ چیز مبهوت کننده تر از یک هدیه غیر منتظره و غافلگیر کننده حلقه برلیان نمی باشد. اما اگر توان مالی شما اجازه این کار را به شما نمی دهد. برای یک حلقه را خریداری کنید از نوع سلیقه وی اطلاع یابید این کار را می توایند تا سوال کردن از دوستان و یا خانواده وی و یا مشاهده نوع جواهر آلاتی که وی استفاده می کند انجام دهید اما بسیاری از دختران تمایل دارند هنگام انتخاب حلقه خودشان حضور داشته باشند بهر حال باید به خواسته های وی احترام بگذارید.
۶- مطمئن گردید پاسخ وی مثبت می باشد: هنگامیکه پیشنهاد ازدواج می دهید باید مطمئن شوید که پاسخ وی بله خواهد بود شما می بایستا از قبل در مورد ازدواج به اندازه کافی صحبت کرده و کاملا از آن چه طرف مقابل از یک شریک زندگی بلند مدت انتظار دارد اگاهی یافته باشید درست است که می خواهید پیشنهاد ازدواج شما برای او سورپریز باشد اما نباید بی مقدمه دست به این کار بزنید.
۷- افراد زیادی را از قصد و تصمیم خود آگاه نسازید: شما ممکن است وسوسه شوید که قصد خود را با دوستان و خانواده خود در میان بگذارید اما عاقلانه تر آن است که این خبر را تنها با یکی دو تا از دوستان و یا نزدیکان صمیمی خود در میان گذاشته و به آنها اطمینان داشته باشید که رازدار و محرم اسرار شما می باشند.
۸- پیشنهاد خود را از حفظ نکنید: صرف نظر از آنکه کجا و چگونه پیشنهاد ازدواج می دهید باید آن پیشنهاد با نهایت صداقت و ابراز عشق حقیقی شما نسبت به وی همراه باشد از قبل در مورد حرفهایی که می خواهید به او بزنید یادداشت بردارید اما دقیقا انها را از بر نکنید در آن لحظه به وی بگویید که چرا وی یک فرد استثنایی بوده و چرا شما خواهان آن می باشید که باقی عمر خود را با وی سپری کنید باید جملات شما از دلتان براید او می خواهد با یک مرد ازدواج کند و نه یک ربات!
۹- مکان و زمان مناسب را بیابید: مکانی که پیشنهاد ازدواج می دهید می تواند یک رستوران پارک سینما و یا لب دریا باشد اما بهتر است مکانی انتخاب کنید که برای هر دوی شما خاطره انگیز بوده و شما را به یاد خاطرات گذشته بیندازد فاکتور زمان نیز بسیار مهم می باشد اگر وی سرایط سختی را سپری می کند اگر خسته و یا گرفتار دغدغه های شخصی و شغلی خود می باشد و یا آنکه از دست کسی عصبانی است زمان مناسبی برای این کار نمی باشد.
۱۰- او را دستپاچه نکنید: شما ممکن است بخواهید پیشنهاد خود را برای جهانیان فریاد بزنید و یا حداقل برای همسایگان مجاور خود اما مراقب باشید اشتیاق بی حد شما کار دستتان ندهد اگر وی شخصی درونگرا بوده و از آن که مرکز توجه دیگران واقع گردد بیزار می باشد بهتر است این کار را بطور خصوصی با وی در میان بگذارید.
۱۱- انتظار همه نوع پیشامدی را داشته باشید: صرفنظر از همه نقشه ها و طرح ریزی ها امکان دارد امور دقیقا ان طوری که شما و یا وی تصور می کردید پیش نرود خود را برای واکنش های احتمالی آماده کنید او ممکن است دستپاچه شده و یا هیجان زده گردد و یا آن که کاملا آرام و بی تفاوت باقی بماند وی ممکن است بگوید بله- خیر و یا شاید. شما ممکن است تصور کنید وی را کاملا می شناسید اما از پیش داوری و آنکه پاسخ وی چکونه خواهد بود پرهیز کنید چون ممکن است مایوس گردید.
۱۲- اگر پاسخ وی منفی بود مایوس نشوید: همواره احتمال آن که وی نه بگوید وجود دارد اما دلسرد نشوید با او صحبت کنید و علت عدم آمادگی وی را جویا گردید وی ممکن است تنها به زمان بیشتری نیاز داشته باشد و یا آن که اصلا وی دختر مناسبی برای شما نبوده باشد. اگر این طور باشد بهتر است همین حالا پی به آن ببرید تا انکه پس از ازدواج.
۱۳- خیلی زود و یا خیلی دیر پیشنهاد ندهید: زمان معینی برای پیشنهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت ۲ هفته از آشنایی خود با وی پیشنهاد ازدواج ندهید زمان پیشنهاد ازدواج هنگامی است که شما برای مدتی کافی به یکدیگر متعهد شده باشید همچنین زیاد وقت را تلف نکنید شجاع باشید و حرف دلتان را بزنید .
سن خاصی را نمی توان برای ازدواج مطرح کرد یعنی عدد خاصی وجود ندارد بلکه این مساله تا حد زیادی به بلوغ شناختی ، بلوغ عاطفی، بلوغ جنسی و به خصوص بلوغ اقتصادی شما بستگی دارد.
اگر فردی در خود احساس ازدواج کرده(کشش جنسی) و از طرف دیگر احساس می کند که نیاز به یک همراه و همسفر داشته و در ضمن به این نتیجه رسیده که تا حد زیادی توانایی مقابله با شرایط زندگی مشترک و سختی ها را داشته و توانایی حل مساله را دارد و از همه مهمتر بتواند حداقل مایحتاج زندگی را از لحاظ اقتصادی تامین کند، این فرد برای ازدواج کردن امادگی نسبی دارد. ضمن اینکه فرد باید به این توانایی و مرحله رسیده باشد که معیارهای واضح و مشخصی در مورد انتخاب همسر داشته باشد(یعنی بداند که برای ازدواج چه نوع شخصیتی را می پسندد ) و از طرف دیگر بتواند مطالعه کاملی در زمینه انتخاب همسر داشته باشد.
به این مطالب در جلسات خواستگاری توجه کنید:
این تناسبها را باید در نظر گرفت:
داشتن تناسب خانوادگی (از لحاظ آداب و معاشرت)
تناسب فرهنگی – اجتماعی
تناسب طبقاتی( از لحاظ وضعیت معیشتی و اقتصادی)
تناسب ظاهری(از لحاظ اندام و چهره)
تناسب اعتقادی و معنوی
تناسب سنی است.
در ضمن اگر از لحاظ ویژگی های کلی ، فرد مورد نظر مورد نظر شما دارای ویژگی های مناسب است ، بهتر است که جلسه گفتگو را با معرفی خود و خانواده تان آغاز کنید هرچند که ممکن است بسیاری از این موارد تکراری باشند اما شنیدن انها از زبان خودتان بهتر است. همچنین شما را به این نکته متوجه می کنم که در جلسه خواستگاری فقط دنبال این نباشید که چه بگویید بلکه به این موارد نیز توجه کنید.
۱) توجه به گفتار و رفتار
۲) شناخت و دقت در محل سکونت خانواده ایشان
۳) شناخت و توجه به ویژگی های ظاهری خانم( قد، هیکل).
۴) طرز لباس پوشیدن
منظور من از ذکر مطالب بالا سخت گیری نیست بلکه توجه کنید که آیا این ویژگی های خانم با معیارهای شما حدود ۷۰ الی ۸۰ درصد هماهنگی دارد.
۱) شناخت اهداف و توقعات یکدیگر
۲) نظر و دیدگاه ایشان در مورد تحصیل و اشتغال شما و در مقابل بیان کردن نظر خود در این مورد
۳) شناخت نحوه گذراندن اوقات فراغت ایشان
۴) صحبت کردن در مورد اهمیت صداقت در زندگی مشترک
۵) بررسی نحوه واکنش فرد در موقعیت هایی که عصبانی می شوند
۶) اهمیت راز داری و حل مشکلات بین خودتان بدون دخالت والدین (البته به تفاوت دخالت و مشورت واقف باشید)
۷) در زمینه اعتقادات و باور های مذهبی خود و ایشان
۸) سابقه بیماری جسمی یا روحی در خودتان و ایشان
۹) استعمال سیگار
۱۰) رابطه ایشان با دوستان و چگونگی رفت و امد(مثلا خیلی اهل دوستی های افراطی نباشند تا حدی که خانواده را فراموش کنند.
۱۱) نگرش سیاسی ایشان(مثلا تفاوت فاحشی در زمینه باورهای سیاسی با هم نداشته باشید مثلا شما موافق نظام حکومتی باشید ولی ایشان کاملا مخالف باشند).
۱۲) پرسیدن در مورد محل سکونت مثلا کجا را می خواهید برای زندگی انتخاب کنید.
۱۳) وابستگی به خانواده (البته روشن کنید که منظورتان بررسی وضعیت استقلال عاطفی است نه قطع رابطه کردن با اعضای خانواده شان )
در ضمن بعد ازاینکه د رجلسات خواستگاری یک شناخت کلی ایجاد شد و به طور کلی طرفین یکدیگر را پسندیدند لازم است که خانواده هابه تحقیقات کامل از هم بپردازند. این تحقیقات می تواند د رمحیط کاری، محل زندگی و تحقیق از دوستان و آشنایان صورت گیرد. در ضمن اگردر خانواده شان دارای عروس یا داماد هستند(یعنی خواهر یا برادرشان ازدواج کرده اند) می توانید برای تحقیقات ازآنها نیز بررسی و پرس و جو بکنید.
در ضمن در جلسات خواستگاری و در روابطی که با خانواده ایشان دارید باید نحوه ارتباط اعضای خانواده ایشان را باهم(مثلا ارتباط پدر و مادرشان و..) را مورد بررسی دقیق قرار دهید.
کلمه رنگ درمانی هنری باستانی از تمدن های فرهیخته در اروپا آسیا و خاورمیانه است که به آن می پرداختند . امروزه از رنگ درمانی در آسیا اروپا و آمریکا به عنوان شیوه ای مدرن برای درمان بسیاری از بیماری های جسمی مانند آسم آرتوروز ناهنجاریهای عصبی و روحی افسردگی اختلال های غذایی بیماری های پوستی گوارشی و … استفاده میکنند .
قرمز
گرم و هیجان انگیز است هرگاه احساس کم خونی یا بی حالی می کنید یا هر زمانی که حس می کنید سرد و رنگ پریده هستید و یا احساس لرز می کنید از رنگ قرمز استفاده کنید همچنین رنگ اشعه ماورابنفش و اشعه x برای درمان سوختگی ها و سرما زدگی بدن سودمند است رنگ قرمز نوعی محرک کبد و ضد التهاب است و عفونت های داخلی بدن را به سطح بدن می کشاند . مواد مغذی رنگ قرمز عبارتند است از ویتامین B12 و اکسید آهن
سبز
این رنگ غده هیپوفیز را به فعالیت وا می دارد ساخت ماهیچه و بافت های بدن را تقویت می کند و سلول های سخت شده و لخته های سلولی را در هم می شکند . رنگ سبز ضد گرفتگی و انسداد ضد عفونی کننده گندزدا و پاک کننده است بنابرین برای درمان بیماری های قلبی و زخم ها و سرطان درمان جراحت ها تقویت پوست و … به کار می رود . املاح معدنی رنگ سبز عبارتند است از : کلراین و نیتروژن
نارنجی
محرک دستگاه تنفس مفید برای درمان ضعف شش ها درمان آسم سل و نفس تنگی است . همچنین از رنگ نارنجی برای درمان افراد کم تحرک و چاق که میزان ترشح تیروئید را تقویت می کند و پاراتروئید را کاهش می دهد گرفتگی بدن و قولنج را کاهش می دهد میزان ترشح شیر را افزایش می دهد . نرمی استخوان و عدم استحکام ستون فقرات را برطرف می کند
ارغوانی
رگ های خونین را منبسط می کند فشار خون و سرعت تپش قلب را کاهش می دهد و ناحیه اطراف آن را گرم می کند درجه حرارت بدن را پائین می آورد بنابرین در هنگام تب شدید از این رنگ میتوان استفاده نمود . میزان فعالیت رنگ ها را بالا می برد همچنین این رنگ باعث ایجاد حالت خواب آلودگی می شود در نتیجه برای افرادی که دچار بیخوابی هستند مفید است . علاوه بر این موارد تسکین دهنده درد کلیه ها نیز می باشد .
آبی
خنک کننده بشدت ضد التهاب و ضد عفونی کننده است و از خونریزی جلوگیری می کند تب را کاهش می دهد و مسکن درد است . رنگ آبی برای درمان کلیه بیماری هایی که با سرخی پوست آماس و افزایش دمای بدن همراه باشد مورد استفاده قرار می گیرد . از این رنگ برای درمان مرحله های حاد آرتوروز نقرس و رماتیسم استفاده می شود. رنگ آبی آرامش بخش و تسکین دهنده است . رنگ آبی برای درمان خارش التهاب پوست تحریک پذیری بیخوابی تیر کشیدن سر تند کاری سلولهای عصبی مغز گلو درد از دست دادن صدا سوختگی و موارد مشابه نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
فردریک تیلور ، پدر مدیریت علمی، در ۲۰ مارس ۱۸۶۵، در یک خانواده فیلادلفیایی آزادی خواه و طبقه بالا متولد شد. پدرش، لیسانس حقوق و وکیل بود و پول کافی را از وام های مسکن دریافت می کرد و یک کار معمولی نداشت. مادرش یک طرفدار الغای بردگی و طرفدار آزادی زنان بود. او یک ایستگاه راه آهن زیرزمینی برای برده های فراری راه انداخته بود. پدر و مادرش مسیحیان معتقدی بودند که به زندگی ساده اعتقاد داشتند. مسئولیت برای والدین مسئله مهمی نبود، بچه ها در خانواده دیده می شدند ولی به آنها توجهی نمی شد. اعضای خانواده یکدیگر را « تو » خطاب می کردند. تیلور با وجود سن کم......
چگونه جذابیت ، گیرایی و ماندگاری در قلب های دیگران داشته باشیم
همه ما علاقهمنديم يادمان در دلهاي اطرافيان باقي باشد و اين تنها با سلاح خُلق خوش حاصل ميشود. هنگامي كه به خاطرات پررنگمان با آشنايان مراجعه ميكنيم افراد مهربان و خوش اخلاق از ماندگارترين شخصيتها در ذهن و رحمان ميباشند. چنين ماندگاري در قلبها آرزوي همه ماست و اين مهم به دست نميآيد مگر آن كه از رموز آن آگاه باشيم.
يكي از مهمترين رازهاي رسيدن به آن جذابيت است و قبل از هر چيز بايد بدانيم كه جذابيت چيزي غير از زيبايي است. شخص ميتواند صورت زيبايي نداشته باشد اما بسيار جذاب باشد و هم چنين ميتواند بسيار زيبا باشد اما اصلاً جذابيت نداشته باشد. جذابيت و گيرايي يك ويژگي كاملاً اكتسابي است و به راحتي ميتوانيم صاحب آن باشيم:
۱ - ظاهري آراسته داشته باشيد.
تميز و مرتب باشيد، هماهنگي و پاكيزگي شما، ناخودآگاه شما را جذاب ميكند. بعضي از افراد براساس تصوري اشتباه براي جذاب شدن به زحمت زيادي ميافتند و خود را به شكلهاي عجيب و غريبي درست ميكنند. مهمترين مسئله اين است كه مرتب و هماهنگ و در عين حال ساده باشيد. نامرتب بودن حتي حرفهاي قشنگ، مثبت و تأثيرگذار شما را ضايع ميكند. فرزندي كه هميشه پدر و مادر خود را آراسته و با ظاهري مرتب ميبيند، ظاهر آراسته فرد ناآشنا او را نميفريبد. چون ممكن است جذب ظاهر آراسته كسي شوند كه تأثير منفي او از اثرات مثبتش به مراتب بيشتر باشد.
۲ - بيشتر سكوت كنيد:
غالباً افراد به اشتباه براي اين كه جذابتر شوند، بيشتر شلوغ ميكنند و به خطا ميروند. سكوت، يك تأثير ذهني و رواني بسيار قوي ميگذارد. در سكوت، فرد پيرامون خود خلاء ايجاد ميكند و هر خلايي، جذب را سبب ميشود. آنها كه بيشتر صحبت ميكنند و كمتر ميشنوند از جذابيت خود ميكاهند، حال آن كه سكوت و گوش دادن بيشتر به واقع شما را عاقلتر و قابل اطمينانتر معرفي ميكند و اين زمينهاي مساعد براي صميميت بيشتر است. سكوتي سرشار از اعتماد به نفس سرچشمه صميميت است.
۳ - نرم و ملايم سخن بگوييد:
هنگامي كه نرم و ملايم صحبت ميكنيد افراد را جذب خود ميكنيد و به راحتي ميتوانيد بر روي آنها تأثير بگذاريد. آدمهاي خشن و داد و بيدادي افراد مناسبي براي اطمينان كردن، نيستند.
۴ - فرد محترمي باشيد:
بياحترامي به خود، به ديگران و بياحترامي و بي ادبي در كلام و رفتار همگي از جذابيت شما ميكاهد. شما بايد هم در ظاهر آراسته باشيد و هم در باطن وارسته. افراد مؤدب و متين و محترم بي ترديد جذابند و اين جذابيت از درون موج ميزند.
محترم و مؤدب و باشخصيت باشيد، خواهيد ديد خود به خود جذاب ميشويد.
۵ - زياد شوخي نكنيد اما بسيار تبسم كنيد:
شوخي فراوان از انرژي ذهني و جذابيت شما ميكاهد چرا كه شوخي فراوان به تدريج مرزهاي لازم بين افراد را از بين ميبرد متبسم باشيد كه تبسم به چهره شما جذابيتي عميق و ژرف ميبخشد. در تبسم، سنگيني و متانت و جذابيت است.
۶ - قاطعيت يعني جذابيت:
كساني كه شخصيت قاطعي دارند و هدفها و ارزشهاي معيني دارند، بياستثنأ ميتوانند افراد جذابي باشند. زيرا شخصيتهايي جذاب و تأثيرگذارند كه بسيار مصمم هستند و اعتماد به نفس دارند. به دنبال اهداف مشخصي بودن و به آنها رسيدن اعتماد به نفس زيادي به ارمغان ميآورد و جذابيت از وجود چنين شخصي موج ميزند.
آسان بود، اين طور نيست؟
فكر ميكنم شما هم ميتوانيد يكي از جذابترين و ماندگارترين مردان و زنان باشيد. اگر می خواهید دیگران عاشق شما شوند ، معطل نشويد دست به كار شويد
مديريت صنعتي داراي سه بعد اصلي فني و تكنيكي ، بعد مالي و بعد رفتاري و اجتماعي مي باشد كه بعد فني و تكنيكي در دروس تحقيق در عمليات و كنترل پروژه ، بعد مالي در درسهايي مثل حسابداري صنعتي و بعد رفتاري و اجتماعي در دروس رفتار سازماني ، مديريت منابع انساني و تئوريهاي مديريت بيان مي گردد. و البته بعضي از دروس اين گرايش مانند مديريت توليد و عمليات به هر سه اين ابعاد مي پردازد.
تفاوت رشته مديريت صنعتي با مهندسي صنايع:
در رشته مهندسي صنايع دانشجويان بيشتر به مطالعه بعد فني و تكنيكي صنايع مي پردازند . اما رشته مديريت صنعتي به دو بعد مالي و رفتاري صنايع تاكيد بيشتري دارد
ضرورت و اهميت رشته مديريت صنعتي:
ضرورت و اهميت دوره كارشناسي رشته مديريت صنعتي با توجه به نكات زير به خوبي آشكار مي شود.
1.آشفتگي و نابساماني در بسياري از موسسات بازرگاني و توليدي عموما ناشي از عدم وجود اصول مديريت و يا عدم رعايت اين اصول است.
2.آموزش صحيح مديريت مي تواند در بهبود كلي جامعه به طرق زير موثر باشد:
الف- شناخت مشكلات اقتصادي و بازرگاني جامعه و كوشش در رفع آن.
ب- آگاهي از آخرين پيشرفتهاي دانش مديريت و كاربرد آن براساس نيازهاي جامعه و احتراز از تقليد صرف.
ج- اعمال حاكميت ضوابط بر روابط در اداره امور بازرگاني و صنعتي.
اهدافشغلي:
منظور از تربيت مدير در دوره كارشناسي رشته مديريت صنعتي تربيت رئيس نيست بلكه تربيت افرادي است كه بتواند در حوزه كار خود داراي استقلال فكري بوده و عوامل مهمتر و موثر در جريان كار خود را مورد تحليل قرار داده و در جهت رفع مشكلات قادر به تصميمگيري مناسب و مطلوب باشند . بنابراين فارغ التحصيل رشته با آگاهي و شناختي كه از ساخت سازماني ، تئوريهاي مديريت و سازماندهي و تكنيكهاي مختلف رفع مشكلات پيدا مي كنند قابليت جذب در تشكيلات و سازمانهاي مختلف بازرگاني و صنعتي با وظايف گوناگون در سطوح كارشناسي را دارا مي شوند و ميتوانند در بهبود و ثمربخشي و كارآيي سازمان موثر باشند.
به عبارت ديگر فارغ التحصيلان دوره كارشناسي مديريت صنعتي الزاما مديريت موسسات صنعتي را كه براي احراز آن شرايط خاصي لازم است عهده دار نخواهند شد و فقط پس از كسب تجربيات مي توانند مسئوليتهاي بيشتري در سطوح مختلف مديريت عهده دار گردند. فارغ التحصيلان مديريت صنعتي مي توانند در قسمتهاي مديريت توليد ، كنترل كيفيت و مرغوبيت كالا و قسمت تجزيه و تحليل كمّي مسائل صنعتي و توليدي بكار اشتغال پيدا كنند
برای آگاهی در این زمینه به کتاب:ازدواج، مکتب انسانسازی، شهید دکتر پاکنژاد و سایر کتبی که در این زمینه چاپ شده است مراجعه نمایید.
آداب عمومی زناشویی:
مستحبات:
1- گرفتن وضو
2- گفتن بسم اللّه
3- در هنگام جماع تعجیل نکند و زن را برای آن آماده کند تا او هم کاملاً لذت ببرد.
4- جماع در شبهای دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه یا جمعه باشد.
5- هنگام جماع با زن ملاعبه و بازی کند تا او کاملاً آماده شود.
6- جماع را وقتی انجام دهد که زن میل دارد.
مکروهات
1- جماع در شب و روزی که ماه و خورشید گرفته است.
2- هنگام غروب خورشید.
3- هنگام طلوع فجر تا طلوع آفتاب.
4- شب اول ماه غیر از ماه رمضان.
5- در شب آخر ماه.
6- جماع بعد از احتلام در خواب.
7- جماع در اتاقی که بچهای وجود داشته باشد.
8- نگاه کردن به فرج هنگام جماع.
9- جماع به صورت عریان.
10- جماع در زیر آسمان.
11- جماع رو به قبله و پشت به قبله.
12- هنگامی که شکم پر است.
13- جماع در جایی که کودکی باشد که به آنها نگاه کند یا سر و صدای آنها را بشنود، هر چند چیزی متوجه نشود
در زمان ها ي گذشته ، پادشاهي تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و براي اين كه عكس العمل مردم را ببيند خودش را در جايي مخفي كرد. بعضي از بازرگانان و نديمان ثروتمند پادشاه بي تفاوت از كنار تخته سنگ مي گذشتند. بسياري هم غرولند مي كردندكه اين چه شهري است كه نظم ندارد. حاكم اين شهر عجب مرد بي عرضه اي است و ... با وجود اين هيچ كس تخته سنگ را از وسط برنمي داشت . نزديك غروب، يك روستايي كه پشتش بار ميوه و سبزيجات بود ، نزديك سنگ شد.
بارهايش را زمين گذاشت و با هر زحمتي بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را كناري قرار داد. ناگهان كيسه اي را ديد كه زير تخته سنگ قرار داده شده بود ، كيسه را باز كرد و داخل آن سكه هاي طلا و يك يادداشت پيدا كرد. پادشاه در ان يادداشت نوشته بود : " هر سد و مانعي ميتواند يك شانس براي تغيير زندگي انسان باشد