شك انسان را عوض می کند..


در فولكلور آلمان ، قصه اي هست كه این چنین بیان می شود :

مردي صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده ، شك كرد

كه همسايه اش آن را دزديده باشد،براي همين، تمام روز او را زير

نظر گرفت.متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد ، مثل

يك دزد راه مي رود ، مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند،

پچ پچ مي كند،آن قد ازشكش مطمئن شدكه تصميم گرفت به خانه

برگردد،لباسش راعوض كند،نزد قاضي برود و شكايت كند،اماهمين

كه وارد خانه شد،تبرش راپيدا كرد.زنش آن را جا به جا كرده بود مرد

از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش رازير نظر گرفت ودريافت كه

او مثل يك آدم شريف راه مي رود ، حرف مي زند و رفتار مي كند .

(پائولو كوئليو)

ارسالی از برادر بزرگوار آقا بشار



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: برچسب‌ها: شک , دزدی ,
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
نویسنده : جوادمعینی فر
تاریخ : یک شنبه 17 ارديبهشت 1391

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد